Saturday, January 13, 2007

این من...این تو...این میز...فاصله اندازه ابعاد یک میز اما به بی نهایت طعنه میزنه. موزیک تمرکزم را به هم میزنه،از اول فکر کردن را شروع می کنم.اما حالا تو...همه چیز از تویی دیگر شروع شد و چرخید و انگشت اشاره ام نا خودآگاه روی تو گیر کرد،انگشتم را به تو مالیدم و مزه کردم،دهنم گس شد،اما هرگز به تو نگفتم،حتی به تو هم نمی گویم،مطمئن باش.
دوباره و چند باره انگشتم به یاد تو جایی میان هوا خطوطی کج و بی شکل رسم کرد ، انگشتم را پایین آوردم و و به نوک انگشتم نگاه کردم،سیاه شده بود،روی میز اسم تو را نوشتم....حالا توی که حتی نیستی با تویی که همیشه هستی با منی که جایی بین این دو تا تو گم شده ام...کو ؟کجا؟کسی مرا پیدا نکرده؟کسی مرا پیدا نکرده؟کسی مرا پیدا نکرده؟
سر سایه ام را بریدم،انداختم جلوی همون میز،هنوز آنجاست برای تو

پ.ن
اگه کسی چیزی بفهمه یا تویی یا من، جز من و تو کسی چیزی نمی  تونه بفهمه حتی تو

No comments: